وبلاگ تفریحی و سرگرمی

با سلام . در این وبلاگ سعی شده تا لحظاتی شاد و سرگرم کننده برای شما دوستان عزیز فراهم بشه ... شاد و سربلند باشید

وبلاگ تفریحی و سرگرمی

با سلام . در این وبلاگ سعی شده تا لحظاتی شاد و سرگرم کننده برای شما دوستان عزیز فراهم بشه ... شاد و سربلند باشید

داستان طنز راننده کامیون

 راننده کامیونی وارد رستوران شد.دقایقی پس از اینکه او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند و بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن،اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد.
راننده به او چیزی نگفت.دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ولی باز هم ساکت ماند.
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت:چه آدم بی خاصیتی بود،نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا!
رستورانچی جواب داد:از همه بدتر رانندگی بلد نبود چون وقتی داشت می رفت دنده عقب سه موتور نازنین را خرد کرد و رفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد